برندها در چند دهه گذشته به فکر تبلیغات با هدف بازاریابی و فروش مستقیم بودند. در سال های اخیر نگاه به مقوله برند و برندینگ بسیار تغییر کرده و این تحول را می توان در نگاه برندهای بزرگ دنیا به مقوله فروش، تبلیغات و بازاریابی مشاهده کرد. این درحالی ست که اگر روند رفتار برندها را در سال های اخیر بررسی کنیم، مشاهده خواهیم کرد که دگرشی در نوع نگاه برندها به این مقوله ها ایجاد شده است.
ده سال پیش برند جنرال موتور GM اولین گزینه انتخاب یک آمریکایی برای خرید خودرو بود، اما در سال های اخیر، یک سامورایی به نام تویوتا Toyota توازن بازار را برهم زد و جایگاه قدرت را از غول خودرو سازی آمریکایی در کشورش ربود. همین تغییرات موجب شد تا برندهای بزرگ دنیا متوجه شوند که مشتریان تنها به دنبال یک محصول یا خدمت نیستند و باید برای آنها ارزش آفرینی کنند. درک تغییرات ذائقه مشتری باعث شد تا برندها به دنبال طرح های بازاریابی و فروشِ کوتاه مدت و بلندمدت بروند. گروهی از برندها به ارائه روش هایی مانند سمپلینگ، پروموشن و توزیع کوپن به صورت مستقیم پرداختند و گروهی دیگر ترجیح دادند به دنبال راه اندازی باشگاه مشتریان و انجام کمپین در حوزه مسئولیت اجتماعی حرکت کردند.
انتخاب روش فروش به استراتژی سازمان برمی گردد تا بتواند شرایط خود را در بازار فعلی مشاهده و با نگاه به افق پیش رو ، نسبت به انتخاب مسیر حرکتش قدم بردارد. در برخی موارد برند برای زنده ماندن مجبور است به فروش مستقیم رو بیاورد و از تخفیفات دوره ای استفاده کند؛ استراتژیی که در نگاه اول شاید وی را از چالۀ افت فروش نجات دهد، اما بی شک آن را در چاه نزول ارزش برند و به طبع آن بی اعتمادی مشتری گرفتار خواهد کرد. هرچند راه اندازی باشگاه مشتریان ایدۀ هوشمندانه تری است، اما واقعیت این است که اکثر این باشگاه ها وابسته به فعالیت های مشتری، از جمله خرید کالا، ثبت کالا و دیگر فعالیت ها هستند، بنابراین ارزش آفرینی چندانی برای مشتری نخواهند داشت. در اصل باشگاه مشتریان در ایران تنها کاری که می کند مشتری را با اجبار به برند گره می زند، برای نمونه تخفیفات خرید مشتری به جای پرداخت در لحظه، در باشگاه برای خریدهای بعدی ذخیره می شود! شاید شما به عنوان مدیر یک برند از این ایده خوشنود شوید اما اگر خود شما مشتری برند باشید، یک حس منفی اجبار را تجربه خواهید کرد.
و اما می رسیم به موضوع مسئولیت اجتماعی که از نظر من، هوشمندانه ترین گزینۀ روی میز است؛ چرا که نتیجه آن برای برند و مشتری بُرد-بُرد خواهد بود. موضوع تنها بالابردن میزان فروش لحظه ای نیست بلکه هدف بالابردن کشش مشتری به سمت برند و حکاکی آن در فهرست انتخاب دوره های آتی است. البته متاسفانه در کشور ما مسئولیت اجتماعی محدود به اسپانسرشدن برای موضوعات فرهنگی، هنری یا ورزشی می شود اما چیزی که فراموش می شود مفهوم واژۀ “اجتماعی” است! باید بدانیم که اسپانسرینگ و حمایت مالی نوعی از تبلیغات حساب می شود و نه مسئولیت اجتماعی!
برند برای اینکه بتواند در ذهن و البته قلب مخاطب خود نفوذ کند باید پا را فراتر از اسپانسرینگ بگذارد و خود را در مورد مسائل اجتماعی مسئول بداند.افسردگی در جامعه، آلودگی هوا، ترافیک، فقر و گرسنگی، بی سوادی، خشونت علیه زنان، کودک آزاری و … تمام این موارد حوزه هایی از مسئولیت اجتماعی هستند که برندهای داخلی هیچگاه به سمت آن حرکت نمی کنند.شاید با مشاهده این کمپین در حوزه مسئولیت اجتماعی بتوانیم ببینیم که اولویت خود را بر مسایل جامعه شناسی و رفتارشناسی و فرهنگ سازی قرار داده اند و تحلیل آن را به خود شما واگذار می کنیم.
- طراحی سایت تهران
- طراحی سایت
- طراحی وب سایت
- طراحی سایت شرکتی
- طراحی سایت فروشگاهی
- طراحی سایت تهران
- طراحی سایت
- طراحی وب سایت
- طراحی سایت شرکتی
- طراحی سایت فروشگاهی
- طراحی سایت تهران
- طراحی سایت
طراحی وب سایت