
نوشته شده توسط : جعفر
همانطور که در مقاله قبل توضیح دادیم، تکنیک هایی که برای فریب موتور جستجو و کسب جایگاه سریع استفاده میشوند را اصطلاحا کلاه سیاه می نامیم، این تکنیک ها عموما موجب جریمه سایت شما و از دست رفتن جایگاه بعد از مدتی کوتاه میشوند. در مقابل تولید محتوای با کیفیت و فعالیت براساس استانداردهای مورد قبول گوگل را کلاه سفید می نامیم.
اگر بخواهیم در مورد سئو کلاه خاکستری صحبت کنیم باید بر اساس تعریفی که جان اندرو، متخصص سئو بیان کرد که سئو کلاه خاکستری چیزی بین سئو کلاه سفید و سئو کلاه سیاه می باشد . یعنی اگر گوگل متوجه استفاده از آن ها شود، سایت شما توسط گوگل جریمه می شود . افرادی که از قانون پیروی نمی کنند اما نمی خواهند نشان دهند که طرفدار بی قانونی هستند از تکنیک های سئو کلاه خاکستری استفاده می کنند . تکنیک های کلاه خاکستری یا همان Gray Hat روش هایی هستند که در مرز کلاه سیاه حرکت میکنند ولی قابل تشخیص توسط گوگل نخواهند بود. تکنیک هایی که سرعت رشد شما را به شدت افزایش میدهند ولی موجب نمیشوند که وارد منطقه خطر جریمه توسط گوگل شوید. اگر توسط افراد حرفه ای انجام نشود در واقع به نوعی لبه پرتگاه و آتش راه می روند . این مثال یعنی با یک اشتباه کوچک می تواند شما را داخل پرتگاه بیندازد . به همین دلیل نمی توان خیلی مطمئن گفت که استفاده از آن جواب صد در صدی می دهد. به نوعی تکنیک های سئو کلاه سیاه و سئو کلاه خاکستری خیلی شبیه به هم هستند یعنی اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد می تواند برای افزایش رتبه وب سایت موثر واقع شود .
گوگل غیب نمی داند!موضوع این است که گوگل به این راحتی ها هم نمی تواند تشخیص بدهد که تخلف می کنیم! مثال می زنیم؛ از نظر گوگل، خریداری بک لینک غیر مجاز است. اما آیا گوگل به راحتی می تواند خرید بک لینک را تشخیص بدهد؟ مسلما گوگل برای این که بفهمد بک لینک ما طبیعی ست یا خریداری شده، از یک سری ترفندها استفاده می کند. برخی از این ترفندها شناخته شده اند! می توانید آن ها را تشخیص دهید، تا گوگل تصور نکند که تخلف می کنید. پاک شدن لینک: زمانی که لینک شما در یک وب سایت باشد و بعد از مدتی پاک شود، در صورتی که برداشته شدن لینک هایتان به صورت ناگهانی باشد و این کار چند بار تکرار شود، گوگل فکر می کند که لینک می خرید و شارژتان تمام شده! پس مراقب باشید که لینک هایتان پاک نشود! انحصار لینک های یک بلاگ یا سایت: زمانی که یک دسته مشخص از وبلاگ ها، فقط و فقط به شما لینک می دهند! گوگل شک می کند که شما این وبلاگ ها را راه اندازی کرده اید. پس اگر می خواهید بلاگینگ کنید و از این بلاگ ها به خودتان لینک بدهید، هر از چندگاهی از محتوای دیگر سایت ها هم استفاده کنید. گاهی به برخی وب سایت های دیگر هم لینک بدهید (مثلا به ویکی پدیا و…). لینک سازی ناگهانی مقطعی: به صورت ناگهانی در این هفته ۲۰۰ عدد لینک می خرید (حالا یا با تبلیغات متنی یا ریپورتاژ یا هر روش دیگر) و بعد از آن به مدت یکی دو ماه هیچ خبری از لینک نیست! خب گوگل احتمال را بر این می گذارد که این ۲۰۰ لینک را که Index کرده است، لینک هایی هستند که شما بابت آن پول داده اید! نه لینک طبیعی! Ip های یکسان: فرض کنید ۱۰۰-۹۰ درصد بک لینک هایی که دارید از یک ip یکسان باشند! خب این اتفاق به قدری دم خروسش پیداست که سوپرکامپیوترهای گوگل با یک نیش خند، رتبه ی شما را در نتایج جست و جو، پایین می آورند!و…
روش های بررسی شده در این مطلب تنها بخشی از تکنیک های سئو کلاه خاکستری بوده و تکنیک های زیادی دیگری هم وجود دارد،. توانایی چگونگی استفاده از این روش ها خیلی مهم است و اگربا این روش ها اشنا نیستید با یک متخصص سئو مشورت کنید.
:: بازدید از این مطلب : 261 نوشته شده توسط : جعفر
سئو کلاه سیاه به تکنیک، استراتژی ها و روش هایی گفته می شود که از روش های غیرقانونی و مخرب سعی می کنند رتبه وب سایت افزایش دهند. از اصطلاح Black Hat برای هکرها، تولیدکنندگان ویروس و افرادی که کارهای غیراخلاقی با کامپیوتر انجام می دهند، استفاده می شود.
عبارت کلاه سیاه اولین بار در فیلم های وسترن استفاده شده است و به منظور تمایز دادن خوبها از بدهاست که بعنوان کلاه سیاه شناخته شده است . اخیرا عبارت کلاه سیاه به منظور توصیف هکرهای کامپیوتری و همچنین سازندگان ویروس و نیز آنهایی که با کامپیوتر شروع به اقدامات غیر اخلاقی انجام می دهند مورد استفاده قرار می گیرد . در واقع سئو کلاه سیاه که Black hat نام دارد به مجموعه اقدامات و عملیاتی گفته می شود که در جهت بالا بردن رتبه یک سایت یا بهینه سازی وب سایت و یک صفحه در موتورهای جستجو و با نقض شرایط ارائه سرویس (Terms of service ) آنها انجام می شود . در جهان سئو، قوانینی وجود دارد که می بایست رعایت شود. این قوانین برای خود ما می باشد که با تبعیت از آنها علاوه بر ایجاد یک محیط مناسب و بهبود تجربه کاربری، می توانیم رتبه سایت خود را به صورت کاملا اصولی افزایش دهیم که هیچگاه دچار افت نشود. برای افزایش رتبه سایت، نیاز است که همیشه با آخرین تغییرات گوگل و تکنیک های جدید سئو، به روز باشید تا بتوانید در رتبه اول گوگل قرار بگیرید. متاسفانه، بیشتر افرادی که در زمینه سئو کلاه سیاه فعالیت می کنند، با اینکه با آخرین آشنا هستند اما در واقع می خواهند که ره صد ساله را یک شبه بپیمایند و نه تنها نمی توانند بلکه سخت مورد جریمه گوگل قرار می گیرند.
امکان اینکه شما بخواهید یک سئو کلاه سیاه را گزارش دهید به دو دلیل وابسته است . 1.سایت شما از طریق یک هک بد خواهانه، ویروس، کمپین سئو منفی با لینک های اسپم گونه 2.رسیدن شما به سایت های اسپم به توسط کلمات کلیدی رقابتی که در وبسایت قرار می دهید .
برخی تاکتیکهای سئو بلک هت• کنترل خودکار محتوا زمانی که سایت شما توسط ویروس یا بدافزار مورد حمله بدخواهانه قرار گرفت می بایست بعد از پاکسازی کدهای مخرب از سایت خود، تقاضای خود را جهت بررسی بدافزار ارسال نمایید. زمانی که سایت شما مورد هدف کمپین سئو منفی لینک های اسپم قرار گرفت، پس از اینکه سعی کردید با صاحبان سایت هایی که این لینک ها را برای شما قرار دادند تماس بگیرید و در خواست پاکسازی آنها را کردید، از Disavow Link Tools در قسمت Google’s webmaster tools استفاده نمایید .
:: بازدید از این مطلب : 256 نوشته شده توسط : جعفر
در این مقاله سعی نمودیم تمام تعاریفی که کارشناسان دنیا از برند و برندینگ داشته اند را برای شما جمع آوری کنیم .امروزه در سراسر دنیا صحبت از برند و برندینگ بسیار همه گیر شده است ، مسئله برند و برندینگ برای کمپانی های بزرگ و کوچک بسیار حائز اهمیت می باشد ، دانستن تعریف مختلفی از برند و برندینگ می تواند به شما در انجام این کار کمک بسزایی کند .
![]()
:: بازدید از این مطلب : 254 نوشته شده توسط : جعفر
ما در این مقاله میخواهیم از تصویر و دیگاه مردم ، از مشاهده تصویر برند خود بدون هیچگونه توضیحی مطلع شویم ،و از نتیجه این مشاهده در پیش برد اهداف خود که به فروش ختم می شود بهره ببریم .یک شیوه ی مؤثر در شناخت دیدگاه مردم، درخواست از آنها برای ایجاد ترکیبی از تصاویر وکلمات برای بیان ایده های خود در مورد برند مورد بحث است. هدف، بیان ادراکات و دیدگاه های مردم درباره برند موردنظر بدون لزوم استفاده از واژگان عاریتی از سمت انسان شناس یا روانکاو می باشد.
البته نام های تجاری می توانند با اصطلاحاتی از سوی این افراد توصیف شوند و محتملاً این کار توسط آژانس تبلیغاتی خواهد بود، اما از سوی اکثر مشتریان غیر متحمل می باشد یا آنها به انجام این کار عاجز و بی میل هستند و مهم در اینجا ادراکات و دیدگاه های مشتریان است که می خواهیم درک کنیم نه آژانس.یک گروه شش یا هشت نفری از بازار هدف خود شامل مشتریان و مشتریان احتمالی را مشخص کنید و آنها را جلوی بسته ای از روزنامه ها و مجلات- هرچیزی از اسب و سگ تا سلام!- بنشانید. به آنها قیچی و چسب بدهید و از هرکدام از آنها درخواست کنید تا یک برگه A1 را با کلمات و تصاویری که احساس می کنند بیشتر برای برند شما برازنده و مناسب است، بپوشانند.شما در اینجا با مهارت هنری آنها کاری ندارید، فقط تداعی هایی که برند شما در ذهن آنها ایجاد می کند اهمیت دارد. این تداعی ها ممکن است بد یا خوب باشند و از همه مهمتر، آیا آنها تداعی هایی بودند که شما قصد ایجاد آن را داشتید؟ ابداعات افراد اغلب اوقات شما را به تعجب وشگفتی وا می دارد، گاهی اوقات شما را ناامید می کند و تنها بعضی اوقات ممکن است شما را پریشان و افسرده می کند. ![]() فرض کنیم محصول شما یک نوشیدنی کوکتل غیرالکی برای طبقه سطح بالا و مرفه اجتماعی باشد. زمانی که برند موردنظر برای موقعیت گذاری خود به عنوان یک “تجربه طعم” وجدآور دارای اشاره هایی به صحت مزاج و سلامتی در کنار تصاویری از حریره ی نخودفرنگی یا “جوانک هایی” شکم گنده مزین و همراه شود، این اقدام شما می تواند نگران کننده و مشوش کننده باشد. موضوع مهمی که شما نیاز دارید بدانید این است که آیا برند همان گونه که موردنظر شماست با مشتری ارتباط برقرار می کند و پیام موردنظر شما را به مشتری منتقل می کند؟ گروه شرکت کننده در این برنامه ممکن است از تصاویر و کلمات دیگر نام های تجاری در ترکیب تصاویر خود استفاده کنند که اشاره بر توازن و همسویی ارزش ها و عقاید نام های تجاری دارد که می تواند برای مدیر برند سودمند باشد. اگر دیگر نام های تجاری استفاده شده در ترکیب تصاویر و کلمات، رقبای نزدیک شما هستند، پس شاید موقعیت گذاری شما هنوز به حد کافی دقیق نیست؟ اگر نام های تجاری بکاررفته توسط آنها از برند شما بسیار فاصله داشته و متفاوت باشند، آنوقت این قضیه بسادگی می تواند فرصتی برای مقداری سرقت خلاقانه باشد- متخصصان و افراد حرفه ای آن را تحقیق و پژوهش می نامند. در توسعه ماهیت برند خود یعنی جاذبه و هویت آن، شخصیت یک معیار ارزشمند است. شما یک شخصیت خاص در ذهن خواهید داشت، شاید یک شخص واقعی، و این روش ترکیب تصاویر و کلمات در به نمایش آوردن میزان نزدیکی شما به هدف موردنظر خود کمک خواهد کرد. برند شما کیست؟
شما حتی می توانید سوال کنید:
یافتن پاسخ این سوالات و تفصیر شیوه ی ترکیب تصاویر وجملات کار ساده ای نیست و به بهترین نحو می تواند توسط افراد حرفه ای انجام شود. ناظران آماتور و غیرحرفه ای، مخصوصاً آنهایی که از نزدیک درگیر قضیه بودند، مهارت مشاهده هر آنچه که احتمالاً افراد حرفه ای در جستجوی آن هستند را دارند. کمک از محقق حرفه ای بازار (مجرب در موقعیت گذاری برند) در طرح سوالات و ارزیابی نتایج، شیوه هایی مشابه روش مذکور به شما در ساخت نیمرخ شخصیت برند تان کمک خواهد کرد. از همه مهم تر، با توجه به اینکه این شخصیت توسط مشتریان شما درک شده یک شخصیت اصیل و واقعی خواهد بود، نه لیستی از آرزو که در طرح بازاریابی شما تعریف شده است. سپس سوالات مشکل متعاقب آن مطرح می شود:
رویهم رفته، این شخصیت قبلاً در ذهن مشتری تثبیت شده است…
نکته چنین الگویی چیست؟ خوب، ما مشاهده می کنیم که مردم از یک عاشق یا یک همراه مادام العمر زندگی بیش از شخصی که به عنوان یک چهره خودی و آشنا درنظر می گیرند، انتظار دارند. همچنین مشاهده می کنیم وفاداریی که این ها در عوض به یکدیگر ابراز می کننند، بسیار متفاوت خواهد بود. برند که به عنوان یک رفیق خوب در نظر گرفته می شود، اما نه بیشتر، می تواند تخمین هایی واقعی از ارزش و انعطاف پذیری خود در عرصه رقابت ارائه کند و می تواند طرح هایی برای مرحله بعدی که چگونه یک دوست قابل اطمینان شود، فراهم کند.
:: بازدید از این مطلب : 234 نوشته شده توسط : جعفر
ساختن شهرت و شخصیت برای یک برند ۲۰ سال طول می کشد اما برای تخریب آن تنها به ۵ دقیقه نیاز است.برند سازی مقوله ای بسیار حساس است و احساسات یک برند در دیگران به راحتی تخریب می شوند.شما اجازه دارید در شروع کار اشتباه داشته باشید اما باید از آنها درس گرفته و سعی کنید دیگر اشتباه های مشابه را تکرار نکنید. اما وقتی برند های بزرگ موقعیت خود را خراب می کنند هزینه ها زیاد بوده و روی پای ایستادن دوباره بسیار سخت تر بوده و به زمان بیشتری نیاز دارد.
مدتی پیش به این نتیجه رسیدم که برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد موفقیت برند ها چه بهتر است که در مورد شکست و اشتباهات برند ها مطالعه کرده و وسعی کنم جلوی تکرار ایشان را بگیرم. متاسفانه در ایران و برندهای ایرانی چنین نمونه های بسیار کم پیدا می شود و چقدر جالب بود که بعد از صحبت با چند نفر از صاحبان برند های ایرانی ایشان از گفتن اشتباهات خود به من و عمومی شدن آن هراس بسیار داشتند!من هم به سراغ برند های بزرگ خارجی رفتم ! ما نگاهی بر علت و نحوه شکست خوردن چند برند بزرگ خواهیم داشت و می بینیم چطور این برندها می توانستند تعهد مشتریان خود را دوباره کسب کردند. این مقاله محصول تجربه و نظر شخصی من در مورد مسایل چنین برندهایی بوده است. ![]() اختلال در خدمات رسانی و عدم پیشرفت در کسب مشتریان جدید کاربران بلک بری تعهد بسیار زیادی به این برند دارند. البته این تعهد در سال های گذشته در بوته آزمایش قرار گرفته است. در سال های گذشته قدرت خروجی دستگاه های این شرکت دچار اختلال شده و بعضی از کاربران توانایی دسترسی به ایمیل، اینترنت یا سیستم پیام رسانی را نداشته اند. مدیر توسعه برند بیان می کند ” شرکت نتوانسته است انتظارات اعتباری را پاسخ دهد.” راه حل: بلک بری باید مشتریان خود ( و مشتریان احتمالی) را متقاعد می کرد که مشکلات فنی همگی به زودی حل می شوند. آن ها باید بیان می کردند که محصولات جدید چقدر پیشرفت کرده و اعتبار آنها بیشتر شده است. من فکر نمی کنم مشتریان آن قدر تحمل داشته باشند که بدون هیچ امیدی به خرید کردن از شما ادامه دهند. این شرکت امیدوار است بلک بری ۱۰ که در ماه ژانویه تولید می شود جست و جو گری متمایز برای مشتریان به همراه داشته باشد. مسئله این جاست که آیا آن ها می توانند تا آن زمان مشتریان خود را حفظ کرده و مشتریان جدید را با این ترفند به سمت خود جلب کنند. پیام های ترکیبی باعث گیج شدن مشتریان می شود در سال گذشته فروشگاه های زنجیره ای JCPenney که ۱۱۱ سال قدمت دارند، طرح JCP را راه اندازی کردند که یکی از برندهای جدید با هویت بلند پروازانه است. به عنوان بخشی از این طرح، سیستم قیمت گذاری جدیدی بکار گرفته شد که اکثر فروش ها را از بین برده و باعث سازمان دهی دوباره فروشگاه ها شد و “بوتیک ها”ی جدید برای برند برتری ساخته شد. راه حل: ارائه پیام های متفاوت می تواند به ارتقای روشهای تاثیرگذاری بر مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای کمک کند اما عدم مدیریت صحیح باعث هدر رفتن ۲۰۳ میلیون دلار در یک سوم نهایی سال ۲۰۱۲ بود. بهترین کار مشخص کردن تعریف واضح و ایجاد DNA برند در ذهن مشتریان است. پیام رسانی مداوم نیز زمانی بیشترین تأثیر را دارد که شما هزینه کافی برای حمایت از آن را داشته باشید. اما اگر برند هزینه کافی نداشته و نتواند توسعه پیام ها را به درستی مدیریت کند، احتمال گیج شدن مشتریان و در نهایت از دست رفتن فرصت برای کسب تعهد و حمایت مشتریان وجود خواهد داشت. بی اعتمادی مشتری به برند و اعتماد سازی با شبکه های اجتماعی در سالهای گذشته خطوط هوایی آمریکا با چالش های بسیاری روبرو شده است. بعد از ورشکستگی شرکت های والد در سال ۲۰۱۱ این خطوط هوایی با تبلیغات منفی با محور گزارشاتی از صندلی های شل و خراب روبرو شده بود. بابی زافارینا موسس شرکت برندینگ پراسر اینتراکتیو در واشنگتن بیان می کند: “واقعا تصور آن نیز سخت است که هنگام پرواز صندلی شما شل بوده و مدام به بالا پرتاب شوید.” ( البته در امریکا نه در شرکت های هواپیمایی ایرانی ) این مسئله با تغییرات سازمان و مشکلات حقوقی خلبانان همراه بود که دست به دست هم داده و باعث تأخیر و لغو پروازهای زیادی شده بودند. او بیان می کند ” با رخ دادن تمام این مسایل شما به وضوح علایم ضعف برند را می بینید.” راه حل: وقتی صندلی ها شل شد، شرکت در اول بهانه ریخته شدن نوشیدنی ها را گرفت. مسئول شرکت گفت که صندلی ها به خاطر ریختن نوشابه، پاپ کورن، قهوه و یا چیزهای دیگر خراب شده بوده که در مکانیزم قفل شدن صندلی اختلال ایجاد کرده است. این مسئله در رسانه ها سوالات بیشتری را برانگیخت. یک تغییر نام عمدی باعث کاهش اصالت می شود. شرکت رادیوشک بیش از ۹۰ سال در بازار خرده فروشی تجهیزات الکترونیک بوده است، اما در رقابت با غول های خدمات الکترونیک مانند دل و خرده فروشانی مانند بست بای و بیگ باکس، به نظر می رسد این شرکت شکست خورده باشد. در واقع آخرین تحول جدید این شرکت باعث شد شرکت سطح خود را در بازار پایین آورده و شرکت در وضعیت بدی قرار گیرد. راه حل: رادیوشیک باید به ریشه های خود برگشته و علاقه مندان فن آوری جوان را به سمت خود جلب کند. رادیوشک باید مسابقه با رقبای بزرگ را متوقف کند زیرا این افراد همیشه از نظر قیمت و انواع مدل بسیار متفاوت هستند. آن ها باید بر مشتریان مرکزی خود تمرکز کنند که مشتریان واقعا متعهد آنها محسوب می شوند. مطمئنا بازار تجهیزات الکترونیک تغییر کرده است اما برای حفظ اصالت و همین طور توسعه فعالیت ها شما باید بر گروه هسته ای خود تمرکز کنید. هرچه تنوع بیشتر باشد، خدمات نیز توسعه پیدا کرده و سپس با مدیریت می توان مخاطبین جدید را انتخاب کرده و بر آنها تمرکزشود. بدین روش آنها شانس بیشتری برای جذب افراد دارند.
:: بازدید از این مطلب : 238 نوشته شده توسط : جعفر
هدف مدیریت برند، افزایش ارزش محصولات برای مشتریان و در نتیجه کسب حق امتیاز برای آن محصولات است. بازاریابان، به آرم تجاری به عنوان وعده ای می نگرند که درباره ی کیفیت مورد انتظار مشتریان از محصولات به آن ها داده شده است.این امر ممکن است باعث افزایش میزان فروش شود. همچنین با مدیریت برند، تولید کنندگان می توانند محصولات را با قیمت بالاتری به فروش رسانند.
ارزش برند با میزان سود حاصل برای تولیدکنندگان سنجیده می شود. این امر ناشی از ترکیبی از افزایش میزان فروش و افزایش هزینه هاست. یک برند خوب باید این ویژگی ها را داشته باشد: هزینه ی یک برند خوب، بیش از هزینه ی سایر محصولات عادی دیگر است. یک علامت تجاری اقتصادی اغلب بخش های منعطف بازار را در برابر قیمت مورد هدف قرار می دهد. یک علامت تجاری رقابتی و جنگ جویانه برای مقابله با تهدیدهای رقابتی ایجاد می شود. زمانی که یک برند برای چند محصول متعدد به کار برده می شود، به عنوان یک برند خانوادگی شناخته می شود. وقتی که تمامی محصولات یک شرکت، هر کدام دارای برند مجزایی برای خود هستند، به شناشه منفرد مشهور می شوند. زمانی که شرکتی از یک برند به همراه برند دیگری که پیش از این به کار گرفته می شده برای معرفی محصول و یا خط محصول جدیدی استفاده کند، به یک اهرم تجاری مشهور می شود. زمانی که فروشندگان بزرگ، محصولات را از تولید کنندگان خریداری می کنند، برند خود را بر روی آن محصولات قرار می دهند که به آن، برند خصوصی می گویند. علامت های تجاری خصوصی ممکن است با نام اصلی که تولید کنندگان برای محصولات در نظر می گیرند، تفاوت زیادی داشته باشند. ![]() انطباق برند به کاهش تعداد علامت های مخصوص هر شرکت می انجامد. برخی از شرکت ها تلاش می کنند تا برند بیش تری را برای محصولات متعدد و گوناگون خود ایجاد کنند. آن ها این کار را انجام می دهند تا میزان فضای اختصاصی برند رقیب را کاهش دهند. اما از آن جایی که ممکن است این اقدام، استراتژی مناسبی نباشد، بنابراین بسیاری از شرکت ها تصمیم می گیرند تا ارتباطی منطقی میان نام ها تجاری گوناگون خود برقرار سازند.بسیاری از مدیران برند خود را محدود به اهداف و مسایل مالی می کنند. آن ها مسایل استراتژیک را با این تصور که مسئولیت آن بر عهده ی مدیر ارشد است، نادیده می گیرند. اکثر مدیران برند، خود را محدود به اهداف کوتاه مدت می کنند، زیرا بسته های محصولات آن ها برای مدتی کوتاه و محدود طراحی شده اند. باید اهداف کوتاه مدت را گامی مهم به سوی اهداف بلند مدت به حساب آورد.در شرکت هایی که دارای متنوع سازی محصولات هستند، ممکن است هدف از ایجاد برخی از نام های تجاری با سایر نام ها مغایرت پیدا کند و یا بدتر از آن ممکن است اهداف شرکت با نیازهای برند مغایر باشند. همچنین لازم است مدیر نام تجاری از استراتژی های مدیریت ارشد اطلاع داشته باشد. چنانچه مدیریت شرکت قصد داشته باشد از بازاریابی بلند مدت استفاده کند، به کارگیری جریان پرداخت هزینه ها به صورت کوتاه مدت، اشتباه بزرگی خواهد بود. مدیریت استراتژی های برند در فضای ذهن نقطه آغازین برای تمامی برندها توسعه آگاهی برند است. آگاهی لازمه تمامی بازارهاست، ابتدا به این خاطر که ذهنیت ریسک خرید را کاهش می دهد و دوم اینکه در بسیاری از بازارهای با درگیری-پایین می تواند خرید را در پی داشته باشد. همچنین لازم است که مصرف کنندگان دریافت هایی را در خصوص کیفیت عملکرد برند توسعه دهند و این دریافت ها با گروه محصول و استانداردهای اعمال شده بواسطه رقابت مقید می گردند. این به درک عمومی پذیرش محصول مربوط می شود . این دو دریافت در کنار یکدیگر ریسک خرید مصرف کننده را کاهش می دهند و ما می توانیم بگوییم برندی که به سطح معقولی از هر دو عامل دست یابد به مرحله ۱برند وارد شده است. داده های میلوارد براون نشان می دهند که برای بسیاری از برندها بخش قابل توجهی از مصرف کنندگان هرگز ارتباط خود را به ماورای این نقطه توسعه نمی دهند. برای اینکه یک برند به مرحله ۲ برند وارد شود دوعامل مهم مورد نیاز است، درک تمایز و تناسب شخصی. برای اینکه یک برند بواقع از سوی مصرف کننده از سایر برندهای رقیب متمایز به نظر برسد، سه باور باید شکل بگیرد، اینکه برند با سایر برندها فرق دارد (چه مثبت چه منفی)، اینکه این تفاوت منحصر به برند می باشد و اینکه مشخصا ارزش بهای بیشتر را داشته باشد. انبوه داده های یانگ و روبیکم اشاره می کنند که تمایز نه فقط در ساخت برند بلکه در موفقیت برند نقش اصلی را دارد و این نقش همچنان ادامه خواهد داشت چراکه کاهش تشخیص تمایز اغلب اولین نشانه ای است که یک برند بالغ و موفق دچار افت شده است. از این رو یکی از کلیدهای فهم مدیریت یک برند بالغ این است که از درک تمایز اطمینان یابد. برای رسیدن به مرحله ۳ برند دریافت های بیشتری باید در ذهن بازار توسعه بیابد: اعتبار اجتماعی و پیوند احساسی. اعتبار اجتماعی به دریافتهایی مربوط می شود که به نحوه نگرش دیگر آدم ها به برند می پردازد و یک عامل اجتماعی-فرهنگی است چراکه بر ترکیب یا تفریق اجتماعی دلالت دارد. بنابراین همچنانکه برند را بطور شخصی یا اجتماعی تجربه می کنیم، گستره وسیعی از ظرافت های دریافتی به حوزه های پرمایه ای برای مطالعه و اقدامات مدیریتی تبدیل می شوند. پیوند احساسی به توسعه ارتباط مصرف کننده-برند می پردازد که عمدتا بر تجربه شخصی برند استوار بوده و بطور مشروح و از جنبه معنی شخصی برند در فصل ۴ در مورد آن صحبت شده است. همچنانکه یک برند در طول زمان ساخته می شود، مصرف کنندگان به مرور با آن احساس نزدیکی، اطمینان و اعتماد می کنند، بگونه ای که اگر بواسطه تجربه و دریافت های شخصی دیگر افراد از یک برند آنها نیز با برند پیوند احساسی برقرار نمایند انتظار خواهیم داشت در نهایت آنها نیز به برند اعتماد زیادی پیدا کنند. توجه داشته باشید که پیش از بوجود آمدن اعتماد مصرف کنندگان نیاز دارند مکررا برند را تجربه کنند تا نسبت به پیش بینی پذیری و قابلیت اتکا آن اطمینان حاصل نمایند. از این رو، پایداری در تمامی جنبه های برند برای هر گونه استراتژی برند بسیار اساسی است. نقش تبلیغات و ارتقا در استراتژی برند مطالعات متعددی که از پایگاه داده PIMS استفاده کرده اند به روشنی نشان می دهند که یک ارتباط مستقیم بین هزینه های تبلیغات نسبی در مقابل رقابت و سهم بازار وجود دارد. کسب و کارهایی که سهم بسیار کمی از فروش خود را برای تبلیغات صرف می کنند در مقابل رقبای خود که به نسبت بیشتر هزینه می کنند سهم کمتری از بازار را از آن خود می سازند و نیز به نرخ پایین تری از بازگشت سرمایه دست می یابند . چنین به نظر می رسد که این ارتباط تا حدودی از کیفیت نسبی محصولات یا خدمات ناشی می شود. شواهدی وجود دارد که شرکت هایی که در مخلوط تبلیغات پیشبردی خود بر تخفیف های فروش تاکید می کنند نسبت به شرکت هایی که بر تبلیغات تاکید می ورزند نرخ پایین تری از بازگشت سرمایه را کسب می کنند. فهم آن ساده است: تبلیغات نه تنها برند را قوی می سازد بلکه به سودآوری شرکت نیز کمک می کند. :: بازدید از این مطلب : 231 نوشته شده توسط : جعفر
همه طراحان وب همیشه به دنبال جذاب کردن سایتشان برای یوزر ها هستند اما این جذابیت اصلا کار سادهای نیست. آنها باید بتوانند طیف گستردهای از سلایق را با طرح خود جذب کنند تنها در عرض چند ثانیه...
اگر شما هم طراح وب باشید، مطمئناً وقتی به سراغ طراحی سایت جدیدی می روید مهمترین نکته برایتان جذاب بودن آن طرح است. برای کاربر مهم نیست شما از چه برنامه یا برنامه هایی استفاده کردهاید، برای او فقط جذابیت و زیبا بودن سایت مهم است. اینکه کاربر احساس خوبی موقع کار کردن با سایت داشته باشد وظیفه شما است و تفاوت طراحان وب در اینجا معلوم میشود. برای اینکه بدانید این کار چندان هم ساده نیست کافی است بدانید برای جذب کردن کاربر به دیزاین سایت در نخستین ورودش، شما فقط 2.6 ثانیه فرصت دارید! www.ParsCms.com طبق نتایج تحقیقات محققین دانشگاه علوم و تحقیقات Missouri ثابت شد مدت زمان 2.6 ثانیه وقت وجود دارد تا المانهای استفاده شده در سایت کاربر را جذب کند، این یعنی سایتی که شاید شما چندین ساعت برای طراحی آن وقت گذاشته باشید اگر نتواند در 2.6 ثانیه کاربر را جذب کند دیگر آن تاثیر دلخواه شما را روی کاربر نخواهد داشت. Hong Sheng، استادیار دانشکدهی تجارت و تکنولوژی اطلاعات دانشگاه علوم و تحقیقات Missouri، میگوید : «همگی میدانیم که جلب نظر بازدیدکنندگان در همان ابتدای ورودشان به سایت امری است مهم و چنانچه اکثر افراد از اینترنت جهت کسب اطلاعات استفاده میکنند، بنابراین اولین احساسی که یک کاربر نسبت به یک سایت دارد میتواند تعیین کننده این امر باشد که آیا کاربر تصویر مطلوبی از آن سازمان را در ذهن خود پرورانده است یا خیر. »
خانم Hong Sheng به همراه همکار خود خانم Sirjana Dahal (فارغ التحصیل دانشگاه Missouri ) به دنبال این بودند که ببیند کاربران اینترنتی بعد از ورود به سایت های جدید، قبل از توجه به محتوای صفحه، چه مدت زمانی مشغول تماشای المان های گرافیکی سایت مانند لوگو، آیکن های شبکه های اجتماعی، منو ها و دیگر المان های گرافیکی سایت هستند. به همین جهت با نصب تعدادی دوربین (که با اشعه فروسرخ کار می کرد) بر روی صفحه نمایش کامپیوترهای مدارس و یک نرم افزار بررسی کننده حرکات چشم توانستند اطلاعات مفیدی را هنگام بازدید دانشآموزان از سایتهای مختلف و نحوه حرکت چشم آنها هنگام تماشای صفحات مختلف وب سایت به دست آورند. این 2 نفر سپس به تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده پرداخته و بدین ترتیب توانستند مدت زمانی که هر دانشآموز صرف تماشای المانهای گرافیکی هر سایت میکرده را محاسبه کنند. در این تحقیق آنها وب سایتهای مدارس حقوقی را مورد بررسی قرار دادند. نتیجه تحقیقات نشان داد که بخش های زیر بیشتر از سایر بخش ها مورد توجه دانشآموزان قرار گرفته و آنها زمان بیشتری را برای تماشای این بخش ها صرف کردهاند. این بخشها به ترتیب زیر میباشند:1- لوگو: در کل زمانی که دانشآموزان در حال مشاهده هر سایت بودند حدودا 6.48 ثانیه در حال تماشای لوگوی سایت بودند. 2- منوی اصلی: منوی اصلی وب سایت هم مانند لوگو جزو بخشهای مهم سایت بوده است به طوری که دانشآموزان اینبار هم زمانی در حدود 6.44 ثانیه از زمان حضور خود در سایت را مشغول مشاهده منوی اصلی بوده اند. 3- باکس جستجو: این باکس هم که معمولا در همان بالای صفحه قرار داشته در حدود 6 ثانیه در هر بازدید چشم بازدید کننده را به خود مشغول کرده. 4- شبکههای اجتماعی: لینک هایی که به شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر داده شده اند به لحاظ گرافیکی و جذاب بودن باز هم از طرف چشمهای کاربران مورد استقبال قرار گرفته اند. 5- عکس اصلی وب سایت: در همه سایتها یک عکس اصلی وجود دارد که به یکی از دلایل محل قرارگیری و یا گرافیک خود عکس میتوان آنرا عکس اصلی صفحه دانست. مشاهده این عکس هم به تنهایی بیشتر از 5 ثانیه از وقت بازدید کنندگان را گرفته است. 6- محتوای متنی: محتوای متنی سایت در دید اول 5.59 ثانیه از وقت کاربر را گرفته است. (برای اینکه شبههای برای شما پیش نیاید باید این نکته را توضیح داد که این زمان 5.59 ثانیهای فقط در زمان مشاهده کلی وب سایت بوده است، مطمئنا کاربران زمان خیلی بیشتری صرف خواندن متن های سایت شما خواهند کرد، ما در اینجا در مورد مشاهده کلی وب سایتتان صحبت میکنیم) 7- فوتر: در نهایت هم قسمت فوتر سایت مورد توجه این دانشآموزان قرار گرفته که حدود 2 ثانیه از وقت کاربران را به خود اختصاص داده. Sheng همچنین از قول دانشآموزانی که مورد بررسی قرار گرفتهاند اضافه کرده است که کاربران علاقه بیشتری به لینکها و باکسهای مربوط به شبکه های اجتماعی داشتهاند. او همچنین اضافه کرده است که استفاده از رنگ های دلپذیر در سایت تاثیر بهتری بر روی کاربران خواهد داشت. کار طراحی وب نیز مانند هر شغل دیگری سختیهای خاص خودش را دارد، شما باید در طراحیتان به این نکته توجه داشته باشید که طرح شما قرار است با چندین هزار کاربر با سلایق مختلف ارتباط برقرار کند. پس همیشه به فکر جذب حداکثری باشید اما یادتان نرود که فرصت شما محدود است. چیزی در حدود 2.6 ثانیه... :: بازدید از این مطلب : 263 نوشته شده توسط : جعفر
طراحی سایت فروشگاهی (EDU) / بک لینک سازی یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل سئو یک سایت است. در این میان بک لینک های قدرتمند از وبسایت های آموزشی و دولتی می تواند مسیر سئو سایت شما را کوتاه تر کند و سریعتر به موفقیت برسید. در وبسایت های زیر پروفایل های EDU ایجاد کنید و از بک لینک های قدرتمند آموزشی این وبسایت ها لذت ببرید.
:: بازدید از این مطلب : 350 نوشته شده توسط : جعفر
یک وبلاگ یا وبسایت ، یک حساب ادسنس گوگل و کمی اطلاعات درباره سئو . بله با همین مقدار اطلاعات و پیش نیازها می توان کار سئو را آغاز کرد و در آینده یک سئو کارحرفه ای شد ولی نه اینکه بتوان در یک لحظه و با این امکانات یک سئوکار حرفه ای شد. سئو یک کار زمان بر است. یعنی هم فراگیری علم و دانش آن بر اساس تجربه و کار است و به نتیجه رسیدن کار سئو یک پروسه طولانی مدت است.
راه های شروع و انجام سئو بسیار متنوع و گوناگون است اما مهم است که بهترین روش در بهترین زمان انجام پذیرد. می توان این قدم ها و پله ها را به عنوان آغاز کار و مقدمه ایی بر کار سئو تلقی کرد: به دنبال کلمات کلیدی مرتبط باشید. با استفاده از نرم افزارهای جستجو کلمه کلیدی٬ یک کلمه و یا دسته ایی از کلمات که به تجارت و برند شما مربوط است را شناسایی کنید و سپس روی کلمه کلیدی مرتبط کار کنید. شناسایی کلمه کلیدی مهم است و به اصطلاح خشت اول کار یک سئو کار حرفه ای بررسی کلمه کلیدی است .اضافه و یا کم کردن حتی یک حرف شما را از آنچه موردنظرتان هست دور می کند. استفاده از کلمه کلیدی مناسب این فرصت را به شما می دهد که دسته های جدید و بخش های تازه در سایت خود بوجود آورید و با استفاده از این دسته ها بتوانید کاربر بیشتری به را سایت خود منتقل کنید. فایده این دسته بندی و بخش کردن اطلاعات سایت این است که کاربران ممکن است به موضوعات شما علاقه مند شوند و لیست اطلاعات شما مورد علاقه آنان باشد. هم چنین کلمه کلیدی را بطور مرتب پیگیری و دنبال کنید. ببنید که الان در چه رتبه ایی قرار دارید و در صفحه چندم جستجو ظاهر می شوید و همین طور سایت های دیگری که در رتبه های نخست قرار دارند را هم بررسی و تحلیل کنید تا متوجه شوید که چه نوع کلمات کلیدی آن ها را به رتبه های نخست و صفحه اول آورده است. این کار به شما بسیار کمک می کند تا بتوانید به صدر نزدیک شوید. تشخیص اینکه چه محتوایی مورد نیاز است و چگونه می توان آن را بهبود بخشید. آنچه مد نظر کاربران و استفاده کنندگان است باید دستور کار شما قرار گیرد. ساخت و ایجاد محتوای شما باید بر اساس نیاز کاربر باشد چون شما سایت خود و اطلاعات خود را جز برای استفاده آنان طراحی و بهینه سازی نمی کنید و البته یادتون هم که نرفته٬ محتوا پادشاهه! با شناخت نیاز ، آنگاه باید محتوا را بسازید. سعی کنید محتوا طوری باشد تا عمق نیاز کاربر را براورده کند و ارزشمند باشد طوری که خواندن و استفاده از مطلب شما برای او سودمند باشد. جستجوی کاربران هم بسیار مهم است یعنی اینکه جستجو چه کلمات و عباراتی را شامل می شود و اطلاعات سایت شما نیاز کاربر را برطرف کند. شاید شما روی یک کلمه خاص تمرکز کرده اید و کاربران با هم معنی آن کلمه جستجوی خود را انجام می دهند. یا اینکه آنان درباره مشکلات جستجو می کنند و شما فقط روی کلمات کلیدی بعد از حل مشکل کار کرده اید. برای مثال جستجو درباره سرما و یخ زدگی است و شما درباره گرم کردن و … محتوا نوشته اید.
هوشیار باشید که روبات های گوگل سایت شما را قبول کنند. برای اینکه کاربران بتوانند به سایت و بلاگ شما بروند و استفاده کنند ابتدا سایت شما باید در دسترس آنها باشد یعنی بتوانند سایت شما را پیدا کنند. محتوایی که شما می سازید هم باید برای کاربر قابل استفاده باشد و در عین حال روبات ها هم محتوا را قبول کنند. بحث روبات ها و خزنده ها و اسپایدرها و یا اسم های دیگر بسیار مهم است و نباید نادیده گرفته شود. در این جا به بعضی از نکات درباره مقبولیت محتوای شما توسط روبات اشاره می کنیم: . کاری کنید که آسان در دسترس باشید: مطمئن شوید که هیچ صفحه ایی وجود ندارد که دریافتش از صفحه اصلی شما برای کاربران مشکل باشد. . سعی کنید که URL شما تا حد امکان کوتاه باشد. . روبات ها نوشته هایی که قسمتی از یک تصویر هستند را ایندکس نمی کنند: سعی کنید نوشته ها خارج از تصویر باشند و همین طور در منبع HTML بصورت نوشته باشد. . هوشیار باشید که صفحات شما گاهی مورد خزش قرار گیرد: اگر این طور نباشد به این مفهوم است که گوگل در ایندکس محتوا شما دچار مشکل شده است. تمرکز شما روی دریافت لینک باشد تا لایک گرفتن واضح است که سیگنال های شبکه های اجتماعی بسیار سودمند است اما از تاثیر لینک ها هم غافل نشوید. برای بدست آوردن بک لینک٬ محتوای شما باید ارزش لینک دادن را داشته باشد و غنی و جذب کننده و ناب باشد. در ضمن بهتر است بدانید یک دامین خوب٬ در خاطره ها می ماند و به راحتی نوشته می شود. اگر دامنه شما بدترکیب و بی اسلوب است آن را تغییر دهید. شاید برای بدست آوردن دامنه مناسب و مربوط به فعالیت و کلمه کلیدی مجبور شوید که هزینه کنید اما ارزش این هزینه کردن را دارد. اعتبار و مقبولیت خود را در طول زمان با بازاریابی صحیح بدست آورید . سعی کنید در فعالیت و تجارت خود به عنوان یک حرفه ایی شناخته شوید. حضور در کنفرانس ها و همایش ها که مربوط به تجارت شماست بسیار اثربخش است. اگر بتوانید خود را صاحب سبک و دارای یک فن بخصوص در فعالیت خود نشان دهید همه خواستار همکاری و ارتباط با شما خواهند شد. اگر تازه شروع کرده اید و توانایی حضور در همایش های تخصصی را ندارید از محله و منطقه خود شروع کنید و نشان دهید که در آن موضوع توانایی دارید. با این روش با دوستان و آشنایان فعال در کار و فعالیت خود آشنا می شوید و می توانید با هم همکاری کنید و به یکدیگر مشورت دهید . :: بازدید از این مطلب : 277 |
|
آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||